هر ساله نه تنها در باره اسلام بلکه در مورد خودم و دیگران چیزهای زیادی یاد می‌گیرم.
 
در چهار سال گذشته، من در ماه رمضان روزه می‌گرفتم، با وجود این که من مسلمان نیستم.
 
دلایل بسیار زیادی وجود دارد که من تصمیم به انجام این کار گرفتم، اما مختصراً، آن چه همه شما واقعاً باید بدانید این است که من یک شخص کنجکاو هستم و از یادگیری لذت می‌برم.
 
و هر سال نه تنها درباره اسلام بلکه در مورد خودم و دیگران چیزهای زیادی می‌آموزم.
 
امسال نیز تفاوتی نداشت.
 
در اینجا چند چیز مهمی که آموخته‌ام آمده است:
 

ذهن من از آن چه فکر می‌کردم قوی‌تر است

با نزدیک شدن به ماه رمضان، فکر کردم که قرار است خودم را برای یک یورش منفی و خرابکارانه از طرف منتقدان درونی خود آماده کنم.
 
در کمال تعجب، افکار تسلیم گرایانه هرگز از ذهنم عبور نکرد. به عقب که نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم این تا حدودی به خاطر تمایل من به حمایت از نامزد و دوستانم که مسلمان هستند بود، اما واقعاً بیشتر به دلیل یاد آوری این مسأله به خودم است که میلیون‌ها نفر روزانه غذای کافی یا آب تمیز برای مصرف ندارند.
 
هر وقت شکمم درد می‌کرد و احساس تشنگی می‌کردم، به خودم می‌گفتم که در پایان روز غذا می‌خورم، بنابراین درد من در مقایسه با آنهایی که کمتر از من خوشبخت بودند و شانس این امید را نداشتند، موقتی بود.
 
تجسم دیگران در افکارم، به من انگیزه بیشتری را در مقایسه با آن چه که تا به حال صرفاً به نفع خودم داشته‌ام ایجاد می‌کرد.
 

من متمرکزتر و پربارتر هستم

فکر می‌کنید بدون غذا، توانایی تمرکز ما به طرز چشمگیری کاهش می‌یابد. با این حال، من فهمیدم که این امر به ویژه در قسمت‌های بعدی ماه رمضان وجود ندارد.
 
معتقدم که یکی از بزرگترین دلایل افزایش بهره‌وری من این واقعیت است که برای تهیه و خوردن وعده‌های غذایی استراحت نکردم (من در خانه به عنوان یک طراح و نویسنده مستقل کار می کنم).
 
همچنین فهمیدم که چون وقت زیادی را در روز برای فکر کردن و برنامه ریزی کردن برای 3 تا 4 وعده غذایی تلف نمی‌کردم، بنابراین انرژی مغزی بسیار بیشتری در اختیار داشتم تا بتوانم به سمت کار بروم و کارآمد باشم.
 
مطمئناً در ابتدا دشوار است زیرا این کمی شوک برای بدن و روال طبیعی شماست، اما شما از این که بدن شما چقدر سریع با روز‌های طولانی روزه سازگار می‌شود شگفت زده می‌شوید (بیش از بیست ساعت در روز).
 

من می‌توانم با روش‌هایی سالم‌تر با احساسات خود کنار بیایم

می‌دانستم که این فرصتی است برای این که واقعاً با شیاطینم روبرو شوم.
 
من دوره‌ی ناهمواری در زندگی داشتم. در طول 2 هفته اول از این دوره، بیشتر عصرها،  حوالی ساعت 6 بعد از ظهر، خیلی بدخُلق و زود رنج می‌شدم.
 
مثل این بود که در حال تباه شده، با زره‌ای چاک خورده، مجبور بودم خودم را در یک آینه غول پیکر نگاه کنم. تمام اضطراب‌ها و ناامنی‌هایم مانند جریان بخار وارد می‌شدند، و کاملاً به صورت خفه کننده‌ای مرا در بر می‌گرفتند.
 
نمی‌توانستم حواس خودم را با غذا، نوشیدنی، نوازش یا بوسه منحرف کنم و احساس راحتی کنم. این بود که مجبور شدم با احساساتم به روش‌های سالم‌تر و سازنده‌تری مقابله کنم.
 
و من این کار را کردم.
 
در واقع، من به روزنامه نگاری، نقاشی، مراقبه و خود تسکینی روی آوردم. اجرای همه اینها بسیار سخت‌تر از خوردن یک میله شکلات یا نوشیدن الکل بود، اما در طی 4 هفته به طور معمول تمرین کردم. به جای این که مشکلاتم را نادیده بگیرم، شروع به باز کردن آنها، درک آنها و تلاش برای بهبودی آنها کردم.
 

روزه داری می‌تواند درد مزمن را درمان کند

حدود 6 ماه قبل از ماه رمضان، هر روز از کمر درد مزمن رنج می‌بردم. به نظر می‌رسید هیچ کاری فایده ندارد، از یوگا گرفته تا شنا و استراحت در تخت خواب. وقتی بعد از هفته اول روزه داری متوجه کاهش چشمگیر درد شدم، من خودم تقریباً از مراجعه به پزشک برای داروهای ناخواسته (و بالقوه اعتیاد آور) استعفا داده بودم.
 
بدیهی است که من احساس آرامش و نشاط می‌کردم. تحقیقاتی در مورد دلیل این امر انجام دادم و فهمیدم که یکی از بزرگترین فواید روزه دار بودن میزان بالای ترشح هورمون رشد انسانی (HGH) در ساعات روز است. این مهم است زیرا HGH  برای بازیابی و جوان سازی سلول بسیار مهم است و معمولاً فقط در شب، هنگام خواب می تواند به مقدار کمی آزاد شود.
 
اکنون در پایان 4 هفته، با خوشحالی می‌توانم بگویم که بدون درد هستم. البته باید ببینم که اکنون اوضاع چگونه می‌گذرد که من به حالت عادی بتوانم غذا بخورم، اما از آنچه که من در مورد موضوع روزه گرفتن امسال یاد گرفته‌ام، به نظر می‌رسد که دوره‌های منظم روزه گرفتن برای محافظت از بدن در مقابل دردهای مزمن یا بیماری‌های جدی در آینده بسیار مفید است. هر وقت شکمم درد می‌گرفت و احساس تشنگی می‌کردم، به خودم می‌گفتم که در پایان روز غذا می‌خورم، بنابراین درد من در مقایسه با آنهایی که کمتر از من خوشبخت بودند و شانس این امید را نداشتند، موقتی بود. این به معنای این نیست که روزه جواب مناسب برای همه دردهاست، اما من فکر می‌کنم این یک گزینه ارزان و در دسترس است که ارزش اکتشاف بیشتر را دارد.
 

غذا و آب نعمت است

به یاد دارم حتی در روز اول روزه گرفتن چقدر هنگام نزدیک شدن به ساعت 19.20 از تقریباً در 22 ساعت احساس سپاسگزاری داشتم که در نهایت می توانم اولین جرعه آب را بنوشم.
 
این یک نشاط خالص بود.
 
در عربی تونسی، آنها عبارتی به نام "صحّه" دارند که به راحتی به "سلامتی" ترجمه می‌شود، و کاملاً آزادانه در همه شرایط، از دستیابی به چیزی در زندگی، تا خروج از از دوش حمام از این عبارت استفاده می‌شود.
 
با این حال، بعد از این که کسی از یک غذای خوب یا نوشیدنی رضایت بخش لذت برد، واقعاً این کلمه مصداق دارد. یک نوشابه یخ را تصور کنید که در یک روز گرم تابستانی می‌نوشید و درک می‌کنید که چه احساس خوبی دارد. در آن موقع می‌فهمید که منظورم چیست.
 
پس از آن اولین جرعه و گفتن "صحه!" توسط نامزدم، جرقه‌ای در ذهنم زد که چرا این عبارت این قدر قدرتمند است. واقعاً نعمت است که روزانه غذای تازه و آب تمیز داشته باشید و در هر فرصت باید از آن لذت برد و از آن قدردانی کرد و نیازمندان را هم سهیم کرد.
 
منبع: ویکتوریا ماری گولدینگ مدیوم کام